دندون موشي
سلام پسر مهربون و دوست داشتني ام، امروز شانزدهم مردادماهه و من نتونستم زودتر برات بنويسم. بالاخره بعد از چند وقتي اذيت شدنها، تب كردن ها و بي اشتهائي ها، روز دهم مرداد سال نود و دو ،اون دندوناي كوچولوي موش موشيت زدن بيرون. الهي قربونت برم كه شيرين بودي حالا شيرين تر شدي. حالا ديگه هر وقت ميخواي آب بخوري دندونات كه به ليوان ميخورن تق تق صدا ميدن.عزيز دلم. مرد كوچيك مامان. من و بابا هر روز از اينكه شاهد قد كشيدن و بزرگ شدنت هستيم واقعا لذت ميبريم. بابا جون كه از وقتي به دنيا اومدي همه حواسش به توهه و حسابي براي مراقبت از تو بمن كمك ميكنه. خدا نكنه يه خال رو صورتت بيفته واي كه كلافه ميكنه آدمو. خب همه اينا بخاطر اينه كه ما عاشقتيم. ...
نویسنده :
ماماني
14:58